سفسطه چیست؟ انواع آن در روانشناسی + مثال
در ابتدا در قرن پنجم قبل از میلاد به حکمت و منطق اشاره شد. اما اصطلاحی به معنای استدلال ناقص وجود نداشت. حال در ابتدا میخواهیم بدانیم سوفیستها چه کسانی بودند و سپس بگوییم سفسطه چیست؟ در زمانهای قدیم سوفسطاییها دانایی بودند. این کلمه از sophia به معنای خرد در یونانی گرفته شده است.
در حدود قرن پنجم پیش از میلاد، خردمندانی که به اطراف سفر میکردند و در ازای حقوق، موضوعات مختلفی را آموزش میدادند، سوفسطایی نامیده شدند. سوفسطائیان فلسفه استادان قدیمی را تدریس میکردند، اما معتقد بودند که حقیقت و نیکی امری نظری است. پس فن بلاغت را به شاگردان خود آموختند تا در مورد این نظرات قانع کننده صحبت کنند.
کمکم کل این نظام شروع به انحطاط کرد و تقریباً همه سوفسطائیان به افرادی تبدیل شدند که یک روز میتوانستند از یک عقیده دفاع کنند و روز دیگر بسته به اینکه چه کسی بیشتر هزینه کرده باشد از مخالف آن دفاع کنند. به همین دلیل، سفسطه اصطلاحی تحقیرآمیز شد؛ و سفسطه یک شیوه استدلال معیوب نامیده میشد که نمونه سفسطهگرایان بود.
سفسطه چیست؟
سفسطه گزارهای نادرست است که ظاهر درستی دارد. همه اظهارات نادرست سفسطه نیستند. فقط آنهایی که به نظر میرسد از یک خط استدلال دقیق پیروی میکنند اما به نتایج نادرستی میرسند. برای درک بهتر چگونگی ساختن سفسطه و چگونگی تشخیص آن، اجازه دهید به مثالی از استدلال منطقی نگاه کنیم.
نمونه اول:
همه پستانداران خونِ گرم دارند. (فرض اول)
انسانها پستانداران هستند. (فرض دوم)
بنابراین انسان خونِ گرم دارد. (نتیجهگیری)
این نمونهای از استدلال ساختار یافته است که منجر به نتیجهگیری واقعی میشود. با این حال، استدلال ساختاریافته نیز میتواند به نتیجهگیریهای نادرست منجر شود. سوفسطائیان در بیان جملاتی که درست به نظر میرسید اما درست نبودند بسیار زیرک بودند. یعنی سفسطههایی را صورتبندی کردند، استدلالهایی که درست به نظر میرسند، اما نتیجهگیری غلط دارند.
نمونه دوم:
جیوه فلز است. (فرض اول)
هر فلزی جامد است. (فرض دوم)
جیوه جامد است. (نتیجهگیری)
یونانیان استدلال منطقی را بر اساس مقدمات و نتیجهگیری ساختار میدادند. مقدمات اظهاراتی هستند که قبل از آن بیان شده و به نتیجه میرسند. نتیجهگیری عبارت نهایی است که حاوی حقیقت یا تأییدی است که به آن رسیده است.
سفسطه و مغلطه یعنی چه؟
سفسطه چیست؟
در علم منطق میان سفسطه و مغلطه تفاوت قائل هستند. در تعریف سفسطه آوردهاند: اگر در قیاسی از قضایای وهمی استفاده شود و غرض از استفاده، به اشتباه انداختن یا شکست طرف مقابل باشد، این حالت را سفسطه میگویند. در واقع زمانی که فردی موضوعی را بدون دلیل منطقی ثابت کند میگویم سفسطه کرده است.
و اما در تعریف مغلطه آوردهاند: استفاده از شکل ظاهری استدلال و مخفی کردن صورت یا ماده غلط آن استدلال به منظور مخدوش کردن ذهن مخاطب.جوان ایرانی (irjavan.com)
همانطور که میبینید مفهوم دو تعریف در معنا یکسان هستند. درواقع سفسطه در لغت و به معنای قدیمی به معنی دانش و سوفیست به معنی فرد دانشمند بود. ولی بعدها سفسطه معنای مغالطه به خودش گرفت و سوفیسط فرد مغالطه کار شد. پس در حال حاضر میتوان گفت سفسطه همان مغلطه و مغلطه همان سفسطه است.
اما در کل سوفیسطها در گذشته با استفاده از فن سخنوری مباحث را شروع میکردند و در نهایت مهملات و نتایج نادرست و دروغینی را عرضه میکردند.
تفاوت بین فلسفه و سفسطه چیست؟
دو طرفدار این ایده که سفسطه از فلسفه متمایز است، افلاطون و ارسطو بودند. آنها ادعا کردند که از آنجایی که سوفیستها (از نظر آنها) غیراخلاقی هستند و به شیوهای متفاوت از فیلسوفان زندگی میکنند، نمیتوان آنها را فیلسوف واقعی در نظر گرفت. آنها همچنین اظهار داشتند که سوفیستها به دنبال اثبات عقاید خود بودند، در حالی که فیلسوفان به دنبال یادگیری حقیقت بودند، خواه در ابتدا آن را باور داشته باشند یا خیر.
علل سفسطه چیست؟
سفسطه چیست؟
دلایل روانی سفسطهها عبارتاند از؛ عقل انسان، عاطفی انسان و درجه تلقینپذیری انسان. یعنی کافی است فرد باهوشتر حریف خود را به بنبست بکشاند تا با دیدگاهی که به او پیشنهاد میشود موافقت کند. فردی که در معرض واکنشهای عاطفی است ممکن است تسلیم احساسات خود شود و سفسطهها را از دست بدهد. نمونههایی از چنین موقعیتهایی در هر جایی که افراد عاطفی وجود داشته باشند، یافت میشود.
هر چه گفتار شخص متقاعدکنندهتر باشد، احتمال اینکه دیگران متوجه اشتباهات در کلمات او نشوند بیشتر است. بسیاری از کسانی که از چنین روشهایی در اختلاف استفاده میکنند، روی این موضوع حساب میکنند. اما برای درک کامل این دلایل، ارزش آن را دارد که آنها را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم، زیرا سفسطهها و پارادوکسها در منطق اغلب از توجه یک فرد ناآماده عبور میکنند.
علل فکری و عاطفی سفسطه چیست؟
شخصیت فکری توسعه یافته، این توانایی را دارد که نه تنها بر گفتار خود، بلکه بر هر استدلال مخاطب نیز نظارت کند، در حالی که به استدلالهای طرفِ صحبت توجه میکند. چنین فردی با توجه بیشتر، توانایی جستجوی پاسخ برای سؤالات ناشناخته به جای پیروی از الگوهای حفظ شده، و همچنین واژگان فعال بزرگی که با بیشترین دقت بیان میشوند، متمایز میشود.
میزان دانش نیز مهم است. استفاده ماهرانه از این نوع تخلف، مانند سفسطه در ریاضیات، برای یک فرد بیسواد یا کودک در حال رشد غیرممکن است. اینها شامل ترس از عواقب ناشی از آن چیزی است که یک فرد نمیتواند با اطمینان دیدگاه خود را بیان کند و استدلالهای شایسته ارائه دهد. با صحبت در مورد ضعفهای عاطفی یک شخص، نباید امید به تأیید دیدگاه خود در مورد زندگی را فراموش کرد. برای علوم انسانی، سفسطه ریاضی میتواند به یک مشکل تبدیل شود.
انواع سفسطه چیست؟
سفسطه چیست؟
به طور کلی سفسطه در دستههای مختلف انواع متفاوتی دارد. که در ادامه آنها را بیان میکنیم.
سفسطه ابهام
مغالطه اشتراک لفظ
کژتابییا ابهام ساختاری
مغالطه ابهام واژه
اهمال سور
تعریف دُوری
انواع سفسطه چیست؟ | سفسطه عدم دقت برای گمراهسازی
مغالطه کُنه و وجه
علت جعلی
بزرگنمایی
کوچکنمایی
مغالطه متوسط
نمودار گمراهکننده
تصویر گمراهکننده
سفسطه نقل
دروغ
توریه
نقل قول ناقص
تفسیر به رأییا تفسیر نادرست
مغالطه تأکید لفظی
انواع سفسطه چیست؟ | سفسطه ادعای بدون استدلال
استدلال از راه سنگ
اتهام نادانی
مسموم کردن سرچشمه
مغالطه تلهگذاری
مغالطه توسل به جهل
مغالطه طلب برهان
مغالطه طرد شُقوق
مغالطه تکرار
فضلفروشی
کمیتگرایی افراطی
مغالطه بیان عاطفی
عبارات جهتدار
مغالطه توسل به احساسات
تهدید
تطمیع
جلب ترحم
آرزواندیشی
عوامفریبی
مغالطه توسل به مرجع
مغالطه تجسم
مغالطه توسل به احتمالات
مغالطه جَزمیگرایی
مغالطه توسل به ترس
مغالطه فیزیک کوانتوم
سفسطه مقام نقد
پارازیت
اتهام ابهام
تکذیب نادرست
سادهانگاری مدعا
اتهام مغالطه
مغالطه توسل به شخص
توهین
مغالطه منشأ
مغالطه پهلوانپنبه
مغالطه کاملِ نامیسر
ارزیابی یکطرفه
مغالطه رد استدلال
مناقشه در مثال
مغالطه تخصیص
بهانه
مغالطه جمع مسائل در مسئله واحد
انواع سفسطه چیست؟ | سفسطه مقام دفاع
عوض کردن موضوع بحث
نکته انحرافی
شوخی بیربط
مغالطه توسل به واژههای مبهم
توسل به معنای تحتاللفظ
مغالطه تغییر تعریف
مغالطه تغییر موضع
مغالطه استثنای بیاهمیت
مغالطه ازطریق تخطئه مخاطب
تبعیضطلبی
مغالطه حفظ پیشفرض
پذیرش ظاهری نقد
حمله شخصی
سفسطه صوری
عدم تکرار حد وسط
مغالطه وضع تالی
مغالطه رفع مقدم
مغالطه مقدمات منفی
مغالطه مقدمات ناسازگار
مغالطه افراد غیرموجود
ایهام انعکاس
سوء تألیف
انواع سفسطه چیست؟ | سفسطه در استدلال پیشفرضِ نادرست
سنتگرایی
تجددگرایی
فقرگرایییا توسل به برتری فقر
ثروتگرایییا توسل به برتری ثروت
مغالطه توسل به اکثریت
مغالطه علت شمردنِ مقدم
مغالطه علت شمردن مقارن
مغالطه ترکیب
مغالطه تقسیم
مغالطه میانهروی
مغالطه قمارباز
سفسطه ربطی
مغالطه مُضمَر محدود
مغالطه فصلِ امر
ذوالحدّینِ جعلی
خَلطِ نسبت
مغالطه دلیل نامربوط
مصادره به مطلوب
استدلال دُوری
تعمیم شتابزده
مغالطه آماری
پنداشت پرسش
مغالطه تمثیل
شیب لغزنده
سفسطه در روانشناسی
سفسطه چیست؟
در این قسمت قصد داریم سفسطههایی را که در علم روانشناسی، افراد با آنها سروکار دارند را مطرح کنیم.
مصادره به مطلوب یا استدلال دوری
مصادره به مطلوب یک سفسطه روانشناسی و منطقی به شمار میرود. در این نوع سفسطه فرد نتیجه استدلال خود را هدف خود تلقی میکند. در واقع همان چیزی که از نظر فرد درست، صحیح و مطلوب است، نتیجه کار در نظر گرفته میشود. فرد برای اثبات سخن خود از همان عبارات، جملات و کلمات به گونهای دیگر استفاده میکند و بارها و بارها سعی در تکرار حرفهای خود دارد. ناگفته نماند که میتواند این نوع از سفسطه را “خطای همگونی” نیز تلقی کرد.
دوقطبی اندیشی
دوقطبی اندیشی یا این و آن یک سفسطه روانشناسی یا منطقی تلقی میشود. در این نوع از سفسطه فرد فقط به یک بعد از مسئله میاندیشد؛ و درواقع هیچ راه دیگری به ذهن فرد نمیرسد؛ به عبارتی شخص صرفاً به ابعاد سیاه و سفید مسئله فکر میکند. برای مثال افراد جامعه یا فقیر هستند یا مفرح. و هیچ دسته سوم دیگری وجود نخواهد داشت. (چنین رویکردی نشان از سفسطه دوقطبی اندیشی میدهد.)
حق به جانبی
حق به جانبی یکی دیگر از سفسطههای رایج در روانشناسی و بحثهای منطقی است. حق به جانب بودن را قاعدتاً بیشتر شما تا به حال شنیدهاید. در این نوع از سفسطه فرد معتقد است چون قصد خوبی دارد؛ پس نتیجه دیگر مهم نیست. برای مثال؛ خشونت برای برپایی عدالت لازم است. در این جمله چون هدف و قصد افراد برپایی عدالت است، پس دیگر نتیجه آن که ممکن است در اثر خشونت صحنه مورد پسندی نباشد، مهم نیست.
خاماندیشی
خاماندیشی یک نوع دیگر از سفسطه روانشناسی و منطقی به شمار میرود. در این نوع از سفسطه فرد تلاش میکند در استدلال خود همه مشکلات را با توسل به تنها یک دلیل از پیش پا بردارد و به نتیجه مطلوبی برسد. برای مثال؛ اگر مدیریت عوض بشود، همه مشکلات شرکت حل میشود.
عیبجویی
عیبجویی نوعی دیگر از سفسطه روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد زمانی که اتفاق یا حادثهای رخ میدهد صرفاً و تنها به دنبال مقصر میگردد. در واقع فرد به جای پیدا کردن راهحل و رفع مشکل ایجاد شده، سعی دارد تقصیرها را به گردن یک نفر (خودش یا دیگران) بیندازد. در این حالت پیدا کردن مجرم از رفع مشکل ایجاد شده برای فرد مهمتر است. برای مثال؛ تنها دلیل قبول نشدن من در دانشگاه، پدر و مادرم بودند.
انسانانگاری
انسانانگاری یکی از سفسطههای روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد سعی دارد به همه اشیاء و وسایل اطرافش ویژگی انسانی نسبت دهد. درواقع در این نوع از سفسطه فرد معتقد است اشیاء میتوانند باعث خوشحالی و ناراحتی او شوند. برای مثال؛ برق رفت، ناراحت شدم. یا در آزمون قبول شدم، بسیار خوشحال شدم.
رقابتاندیشی
رقابتاندیشی نوعی از سفسطه روانشناسی یا منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد دائم خود را با دیگران مقایسه میکند. درواقع فرد سعی دارد برای اندازهگیری ارزش خودش، دیگران را معیار قرار دهد. فرد در این نوع از سفسطه حس کمالگرایی و برتری دارد؛ یعنی همیشه میخواهد برتر و اول باشد. برای مثال؛ گرفتن نمره بیست در این درس فایدهای نداشت؛ زیرا نصف بیشتر کلاس نمره بیست گرفتند.
سنتپرستی
سنتپرستی یکی دیگر از سفسطههای روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد برای اثبات حقانیت خود سعی دارد دست به دامان سنتها و عقاید کهنه شود؛ زیرا میداند اگر بخواهد از دلایل عقلی و منطقی استفاده کند قطعاً مغلوب میشود. پس بهترین گزینه برای اثبات را سنتها و عقاید کهنه میبیند.
بتپرستی
بتپرستی یکی دیگر از سفسطههای روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد برای اثبات حرفهای خود دست به دامان قدرت میشود. ردواقع در این نوع از سفسطه فرد به دنبال تایید حرف خودش است؛ اما چون نمیتواند به استدلالی عقلی و منطقی متوسل شود؛ از مراجعه قدرت مایه میگذارد. برای مثال؛ ارسطو میگوید … یا پدرم میگفت … .
خطراندیشی
خظراندیشی نوعی دیگر از سفسطههای روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد معتقد است اگر اتفاق کوچکی بیفتد دیگر به هیچ عنوان قابل جبران نخواهد بود؛ و در نتیجه همه چیز خراب میشود. فرد در این سفسطه دائم به اتفاقات بد فکر میکند، نفوس بد میزند و از خطرات احتمالی حرف میزند. برای مثال؛ اگر نمره بد بگیرم، چه میشود؟ یا اگر لباسم زشت باشد، چهکار کنم؟
بزرگنمایی
بزرگنمایی یکی دیگر از سفسطههای روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد تحتتاثیر اعداد بزرگ قرار میگیرد. درواقع فرد به عقاید خود پافشاری میکند زیرا تعداد افراد زیادی به آن عقیده معتقد هستند. برای مثال؛ نصف جمعیت ایران از افسردگی رنج میبرند.
ترس از تمسخر
ترس از تمسخر نوعی دیگر از سفسطه روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد نظرات و عقاید خودش را به صراحت بیان نمیکند؛ چرا که نگران است مبادا مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد. فرد در این بسیاری از کارها را انجام نمیدهد یا بسیاری از حرفهای خود را بیان نمیکند. برای مثال؛ من اگر این لباس را بپوشم دیگران درباره من چه میگویند؟
سادهاندیشی
سادهاندیشی یکی دیگر از سفسطههای روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد علتهای متعدد و پیچیده را به یک یا دو عامل خلاصه میکند و و به درستی آنها پافشاری میکند. برای مثال؛ همه مشکلات جامعه به علت فقر است.
نسبتگرایی افراطی
نسبتگرایی افراطی یکی دیگر از سفسطههای روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد معتقد است هیچ حقیقتی وجود ندارد. هرچند این سفسطه فرد را از گودال جرماندیشی نجات میدهد؛ اما به گودال پوچگرایی گرفتار میکند. برای مثال؛ هیچ معیاری برای شناخت انسانها وجود ندارد. یا هیچ دینی درست نمیگوید.
خودمحوری
خودمحوری نوعی دیگر از سفسطه روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد همه چیز را از دید خودش نگاه میکند. درواقع فرد نظرات، عقاید، گرایشات، علایق و افکار خود را مرکز قضاوت درباره همه چیز قرار میدهد. برای مثال؛ تنها دینی که من دارم درست است بقیه اشتباه میروند.
مخالفاندیشی
مخالفاندیشی نوعی دیگر از سفسطه روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد به طریقی با دیگران صبحت میکند که به آنها بفهماند با آنها مخالف است. درواقع فرد در این سفسطه میخواهد دیگران را مغلوب دیدگاه خود کند. برای مثال؛ هر کسی میکند … . یا هر بچهای بلد است که … .
جزماندیشی
جزماندیشی نوعی دیگر از سفسطه روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد دلایل یک حادثه و اتفاق را فقط از یک بعد نگاه میکند و سایر بعدها را کنار میگذارد. این نوع از سفسطه باعث کمنحملی فرد میشود و شخص را به سمت نداشتن صبر سوق میدهد. برای مثال؛ شخصی زیاد درس نمیخواند و علت کمکاری خودش را وجود این حس در خانواده میداند و معتقد است ارثی است که به او رسیده است.
حمله به شخصیت فرد
حمله به شخصیت فرد نوعی دیگر از سفسطه روانشناسی و منطقی است. در این نوع از سفسطه فرد در زمان متقاعد کردن دیگران به جای اینکه از استدلال و حرف حساب کمک بگیرد، سعی میکند در بحث و تبادل نظر، جنبه شخصی را هدف قرار دهد و شخصیت طرف مقابل را نشانه رود. برای مثال؛ او در حدی نیست که با من بحث کند زیرا مدرک دانشگاهی پایینتری از من دارد.
سخن آخر
در این مقاله سعی کردیم به طور کامل به بحث سفسطه بپردازیم. رد ابتدا بیان کردیم سفسطه چیست؟ درواقع سفسطه گزارهای نادرست است که ظاهر درستی دارد. همه اظهارات نادرست سفسطه نیستند. فقط آنهایی که به نظر میرسد از یک خط استدلال دقیق پیروی میکنند اما به نتایج نادرستی میرسند. سفسطه انواع متفاوتی دارد از جمله؛ سفسطه ابهام، سفسطه نقل، سفسطه مقام نقد، سفسطه مقام دفاع و … . همچنین سفسطه در روانشناسی و منطق کاربرهای زیادی دارد. برای مثال؛ حق به جانبی، عیبجویی، بزرگنمایی، خودمحوری و … از جمله سفسطههای رابج در علم روانشناسی هستند.
سفسطه چیست؟ انواع آن در روانشناسی + مثال
برچسب: ،